الگوی کودک خود باشیم
شما باید خودتان بتوانید احساسات تان را به درستی بروز دهید. در صورتی که فرزندتان احساساتش را بیان کرد با تمام وجود به او گوش کنید حتی اگر مشغول انجام کاری هستید با نگاه، زبان بدن و گفتن کلمات مناسب و تکان دادن سر توجه خود را به او نشان دهید. احساسات فرزندتان را کم اهمیت جلوه ندهید. از گفتن عباراتی نظیر «این موضوع مهمی نیست که عصبانی شدی» یا «تو همیشه همه چیز را بزرگ می کنی» و جملات مشابه پرهیز کنید. با گفتن کلماتی مانند «خب!» ، «واقعا؟» ، «آخ آخ» و ... نشان بدهید که صحبت هایش برای شما مهم است و او را درک می کنید.
آموزش احساسات به کودک
در ابتدا از رفتار و گفتار کودک باید علت بروز احساساتش را دریابید. اگر نمی توانید علت را تشخیص دهید با طرح سوالات مناسب علت رفتارهای او را مشخص کنید. مثلا «فکر می کنم هر وقت وارد محیط جدیدی می شوی دستانت شروع به لزریدن می کند»
در فرصت های مناسب نام صحیح هر احساس را به کودک بیاموزید. مثلا «تو الان عصبانی هستی، پس ...» ، «الان اسم امتحان آمد تو مضطرب شدی ...» اگر فرزندتان متوجه شود شما احساسش را درست حدس زده اید می فهمد که او را درک می کنید.
اگر هدف فرزندتان از بیان احساساتش تنها این است که شما او را درک کنید با جملاتی این اطمینان خاطر را به او بدهید «حق داری اگر این مسئله برای من هم پیش می آمد همین قدر ناراحت می شدم» اما اگر او به دنبال راه حل مناسبی برای رفع مشکل می گشت در این زمینه به او کمک کنید. می توانید از او بپرسید آیا مایل است به او کمک کنید یا خیر.